کد مطلب:279267 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:158

دوران غیبت کبری آزمایشگاه است
اول مهموم بودن برای آن جناب در ایام غیبت و سبب این، متعدد است: یكی برای محجوب بودن آن جناب و نرسیدن دست به دامان وصالش و روشن نگشتن دیدگان به نور جمالش.

در «عیون» از جناب امام رضا علیه السلام مروی است كه در ضمن خبری متعلق به آن جناب فرمود: چه بسیار مؤمنی كه متأسف و حیران و محزونند در وقت فقدان ماء معین، یعنی حضرت حجت علیه السلام. در دعای ندبه است كه «گران است بر من كه خلق را ببینم و تو دیده نشوی و نشنوم از تو آوازی و نه رازی، گران است بر من كه احاطه كند به تو بلا نه به من و نرسد به تو از من نه ناله ای و نه شكایتی، جانم فدای تو غایبی كه از ما كناره نداری،جانم فدای تو دور شده ای كه از ما دوری نگرفتی، جانم فدای تو كه آرزوی هر مشتاق و آرزومندی از مرد و زن كه تو را ید آورند و ناله كنند، گران است بر من كه منبر تو بگریم و خلق از تو دست كشیده باشند. تا آخر دعا كه نمونه ای است از درد دل آنكه جامی از چشمه محبت آن جناب نوشیده.

و دیگر ممنوع بودن آن سلطان عظیم الشأن از رتق و فتق و اجرای احكام و حقوق وحدود و دیدن حق خود را در دست غیر خود. از حضرت باقر علیه السلام روایت است كه فرمود به عبدالله بن ظبیان كه هیچ عیدی نیست برای مسلمین نه قربان و نه فطر مگر آنكه تازه میكند خداوند برای آل محمد علیهم السلام حزنی را، راوی پرسید چرا؟ فرمود كه ایشان میبینند حق خود را در دست غیر خودشان.

و دیگر بیرون آمدن جمعی از دزدان داخلی دین مبین از كمین و افكندن شكوك و شبهات در قلوب عوام بلكه خواص تا آنكه پیوسته دسته دسته از دین خداوند بیرون روند، و علمای راستین از اظهار علم خود عاجز، و صادق شده وعده صادقین علیهم السلام كه خواهد آمد وقتی كه نگاه داشتن مؤمن دین خود را مشكلتر است از نگاه داشتن جمره ای از آتش در دست.

شیخ نعمانی روایت كرده از عمیره دختر نفیل كه گفت: شنیدم حسن بن علی علیه السلام میفرماید: نخواهد شد آن امری كه شما منتظر آنید تا اینكه بیزاری جوید بعضی از شما از بعضی و خیو (آب دهان) اندازد بعضی از شما در صورت بعضی وشهادت دهد بعضی از شما به كفر بعضی و لعن كند بعضی شما بعضی را. پس گفتم به آن جناب كه خیری نیست در آن زمان؟ پس حسین علیه السلام فرمود: تمام خیر در آن زمان است، خروج میكند قائم ما و همه آنها را دفع میكند. و نیز از جناب صادق علیه السلام خبری نقل كرده به همین مضمون و از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام روایت كرده كه فرمود به مالك بن ضمره كه ای مالك چگونه ای تو آنگاه كه شیعه اختلاف كنند چنین، انگشتان خود را داخل نمود در یكدیگر، پس گفتم: یا امیرالمؤمنین علیه السلام در آن زمان خیری نیست؟ فرمود: تمام خیر در آن وقت است خروج میكند قائم ما پس مقدم میشود بر او هفتاد مرد كه دروغ میگویند بر خدا و رسول پس همه را میكشد آنگاه جمع میكند ایشان را بر یك امر. و نیز از جناب باقر علیه السلام روایت كرده كه فرمود هر آینه آزموده خواهید شد ای شیعه آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم! آزموده شدن سرمه در چشم به درستی كه صاحب سرمه میداند كه كی سرمه در چشمش ریخته میشود و نمیداند كه چه وقت از چشم بیرون میرود و چنین است كه صبح میكند مرد بر جادهای از امر ما و شام میكند و حال آنكه بیرون رفته از آن، و شام میكند بر جادهای از امر ما و صبح میكند و حال آنكه بیرون رفته از آن. و از جناب صادق علیه السلام روایت كرده كه فرمود: والله! هر آینه شكسته خواهید شد شكستن شیشه و به درستی كه شیشه هرآینه بر میگردد پس عود میكند، والله! هر آینه شكسته میشوید شكستن كوزه و كوزه چون شكست بر میگردد و چنان بوده، قسم به خدا كه بیخته خواهید شد و قسم به خدا كه جدا خواهید شد و قسم به خدا كه امتحان خواهید شد تا آنكه نماند از شما مگر اندكی و كف مبارك را خالی كردند.

و بر این مضمون اخبار بسیار روایت كرده و شیخ صدوق رحمه الله در «كمال الدین» روایت كرده از امیرالمؤمنین علیه السلام كه فرمود: گویا میبینم شماها را كه گردش میكنید گردش شتر، میطلبید چراگاه را پس نمی یابید آن را ای گروه شیعه. و نیز از آن جناب روایت كرده كه به عبدالرحمن بن سیابه فرمود: كه چگونه خواهید بود شما در آن زمان كه بمانید بی امام هادی و بی نشانه، بیزاری جوید بعضی از شما از بعضی پس در آنگاه امتحان كرده میشوید و جدا میشوید وبیخته میشوید.

و نیز روایت كرده از سدیر صیرفی كه گفتم: من و مفضل بن عمر و ابوبصیر و ابان بن تغلب به خدمت مولای خود امام جعفر صادق علیه السلام داخل شدیم و آن حضرت را دیدیم كه بر روی خاك نشسته بود و مسح خیبری را در بر داشت كه آستین هایش كوتاه بود و از شدت اندوه واله بود و مانند زنی كه فرزند عزیزش مرده بود گریه میكرد مانند جگر سوخته آثار حزن و محنت در روی حق جویش ظاهر وهویدا بود و اشك از دیده های حق بینش جاری بود و میگفت: ای سید من! غیبت تو خواب مرا برده است و استراحت مرا زایل گردانیده و سرور از دل من ربوده است، ای سید من! غیبت تو مصیبت مرا دایم گردانیده و محن و نوایب را بر من پیاپی گردانید و آب دیده مرا جاری كرد و ناله و فغان و حزن را از سینه من بیرون آورد و بلاها را بر من متصل گردانید. سدیر گفت: چون حضرت را با آن حالت مشاهده كردیم عقلهای ما پرواز كرد و واله و حیران شدیم و دلهای ما از آن جزع نزدیك بود كه پاره گردد و گمان كردیم كه آن حضرت را زهر دادند یا آنكه بلیه عظیمی از بلاهای دهر بر او حادث شده است. پس عرض كردم كه ای بهترین خلق،خدا هرگز چشم تو را گریان نگرداند، چه حادثه ای تو را گریان گردانیده است و چه حالت روی داده است كه چنین ماتمی گرفتی؟ پس حضرت از شدت غصه و گریه وآه سوزناك از دل غمناك بركشید و فرمود كه من در صبح این روز نظر در كتاب جفرنمودم و آن كتابی است مشتمل بر علم منایا و بلایا و در آنجا مذكور است بلاهایی كه بر ما میرسد و در آنجا علم گذشته و آینده هست تا روز قیامت و خدا آن علم را مخصوص محمد صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام بعد از او گردانیده است، نگاه كردم در آنجا ولادت حضرت صاحب الامر علیه السلام و غیبت آن حضرت و طول غیبت و درازی عمر او را و ابتلای مؤمنان را در زمان غیبت و بسیار شدن شك و شبهه در دل مردم از جهت طول غیبت او و مرتد شدن اكثر مردم در دین خود و بیرون كردن ریسمان اسلام را از گردن خود كه حق تعالی در گردن بندگان قرار داده است، پس رقت مرا دست داده است و حزن بر من غالب شده است. الخبر.

و از برای این مقام همین خبر شریف، كافی است چه اگر تحیر و تفرق و ابتلای شیعه در ایام غیبت و تولد شكوك در قلوب ایشان سبب شود از برای گریستن حضرت صادق علیه السلام سالها پیش از وقوع آن و بردن خواب از چشمهای مباركش، پس مؤمن مبتلای به آن حادثه عظیمه غرق شده در آن گرداب بی كرانه تاریك مواج سزاوارتر است به گریه و زاری و ناله و بی قراری و حزن و اندوه دائمی و تضرع به سوی حضرت باری جلا و علا.